Cyberpsychotic

سلام به همگی

امروز صبح بابای هاشم کوچولو اومده بود درمونگاه، پرسیدم کوچولو چطوره؟!

گفت از بیمارستان مرخص شده، حالش بهتره، تب نداره و تازه کلی هم چاق شده!

گفتم از من چه خدمتی برمیاد؟!

گفت یه آزمایش تب مالت هم برای من بنویسید!

ادامه ش نصیحت و آموزش پیشگیری از تب مالت بود که چون دوستان همه عالم هستن ازش فاکتور میگیرم! 

...

از 2 روز پیش تا دوم عید کشیکم...خوشبختانه تا به حال که کشیک بدی نبوده...

...

نمی دونم تو این مدتی که من درس می خوندم و از نت دور بودم چه بلائی به سر وبلاگ همکارا اومده؟!

یک مشت دیوونه با اسامی مستعار مختلف میان به پزشکا فحش میدن و هدفشون هم چندان معلوم نیست!

دوست عزیزمان "دکتر متوترکسات" به خوبی نام "سایبرسایکوتیک" رو برای اونا انتخاب کردن!

اولش که "آسیه" اومد تو وبلاگم کامنت فحش و بدوبیراه نوشت زیاد بدم نیومد، گفتم موضوعی برای خنده داریم!

اما حالا که یکی به نام "کوروش" میاد میگه "متوترکسات" اونو با آسیه عوضی گرفته و "متوترکسات" میاد مینویسه که "کوروش" همون "آسیه" است که یه وبلاگ برای توهین کردن به پزشکا و دانشجوهای پزشکی و حتی داروسازی باز کرده کمی تا قسمتی قاط زدم!

می ترسم یکی فردا کامنت بذاره که "متوترکسات" همون "کوروش" هست و پس فردا یکی دیگه بنویسه "دکترمانستر" همون "آسیه" و یه شاگرد مکانیک هست که اسم آقای مهندس رو روی خودش گذاشته و عقده دکتر شدن داره!

کم کم دارم اختلال هویت پیدا میکنم!

...

در کل فکر میکنم دنبال کردن بحث زندگی و کار و عشق و کشک و دوغ و آش رشته های مامان "دکترمهربون" (!) خیلی جالب تر از گذاشتن تشخیص افتراقی بین "آسیه" و دیوونه های دیگه باشه! 

...

من هنوز هم به اصالت واژه "عشق" شک دارم...

آخه دکتر مهربون، ببینید، تا اونجائی که تو ذهن من جا افتاده عشق یعنی من تو رو حتی بیشتر از خودم دوست دارم، اما وقتی که پای آلودگی عشق ناب با یه سری احساسات که اتفاقا" تشخیص افتراقیشون خیلی هم سخته پیش میاد و ملت روی هواهای نفسانی خودخواهانه شون اسم مقدس عشق رو میذارن دیگه چطور میشه به این واژه لکه دار شده ایمان آورد؟!

...

تا دم از احساسات پاک به یه آدم بزرگ میزنی از همه طرف به ناحق متهم به دلباختگی میشی و ... باز نام مقدس عشق رو بر این رابطه خیالی میبینی...متاسفانه این واژه لکه دار شده...

...

وقتی میگی من "عاشق" این موضوع یا این کار یا این شخص هستم باز مردم به هم چشک میزنن که : مبارکه! پای هم پیر بشین!

...

انگار عشق فقط یعنی احساسات بین دو عنصر غیرهمجنس، اون هم از نوع احساسات پست کاملا" دنیوی!

یه روز به یه دوستی گفتم :

ای کاش جنسیتم برعکس بود، اون طور کمتر دردسر داشتم و در مظان اتهام قرار میگرفتم... ارتباطم با افراد جنس مخالفم راحت تر بود...

دوستم گفت : ملت کم نمیارن... اونوقت به همجنس باز بودن متهمت میکنن!!!

نمیدونم...

پس ای کاش اصلا" "جنسیت" وجود نداشت...شاید اون طوری بهتر بشه معنی عشق رو فهمید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد