درددل

سلام

امشب می خوام با شما درددل کنم...از مشکلاتی که در این شغل دارم

می دونم که تا بوده همین بوده و تازه برای همه همکارا این مشکلات هست...ولی باید بگم...

 

قبلا" پزشک چقدر در چشم مردم محترم بود...حالا میگن تو وظیفته که هرچی من میگم بنویسی... تو نوکر ملتی... تو هیچی نمیفهمی... اگه سواد داشتی اینجا نمیفرستادنت(!)... چشاتو درمیارم اگه این دفه آمپول ننویسی... زنیکه بی شعور(!)... به تو پول میدن که 24 ساعته در خدمت ما باشی...

 

درسته که باید هدف رضایت خدا باشه...ولی تو رو خدا شما قضاوت کنید که آیا این انصافه که بعد از 7 سال جون کندن و زندگی پشت کوه به اندازه یک کارگر ساده هم به آدم احترام نذارن؟؟؟ آخه ما امام زاده و معصوم نیستیم که بتونیم فحش بشنویم و باز از صمیم قلب مردم رو دوست داشته باشیم و از جون مایه بذاریم... ما هم آدمیم... ما هم در کشیک احتیاج داریم بخوابیم... غذا بخوریم... روم به "دیفال" دستشوئی بریم(!)... روبات که نیستیم!!!

 

مردم این چند ساله خیلی پرتوقع شدن و به قول همکارا این تقصیر دولت هست که این قدر این ملت بی ظرفیت بی جنبه رو پررو کرده و لیلی به لالاشون گذاشته...

 

ما انتظار تشکر نداریم... ولی حداقل بی احترامی نکنن... 

به خدا دلم خونه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد